«هنري تورئو» در سال 1817 به دنيا آمد و در سن ۴۴ سالگي به دليل ابتلا به بيماری درمان ناپذير سل از دنيا رفت. مرحوم «امرسون» در بيان ويژگيهاي تورئو و خاطرات خود با وي مي گويد :
«تورئو برای نجات جان ساير جانداران، گياهخوار شده بود. با توتون و الکل و کليسا رابطهای نداشت و از رابطه جسمی با جنس مخالف خودداری میکرد. او در برخورد با انسان، کمحوصله و در برخورد با طبيعت، پرحوصله بود. تورئو در زندگی، عاشق آگاهی و سادگی بود. او طبيعت را دوست داشت و بر اين باور بود که انسان میتواند در حين راهپيمايی به شناخت برسد...».
هنری تورئو از شغل معلمی اخراج شد، چون حاضر نبود قانون فلک و کتککاری تصويب شده وزارت فرهنگ و آموزش و پرورش را امضا کند. او به دليل فقر، عشق به طبيعت و همچنين قدردانی از آموزگار بزرگ خود يعنی «امرسون»، مدتی سرايدار خانه و باغبان مزرعه وي شد. تورئو سالها در کنار درياچه «والدن» و در حاشيه جنگل، در کلبه كوچك خود زندگي كرد تا از نزديك به طبيعت بنگرد و با الهام از آن درباره آزادی، تحول و مبارزه صلحآميز مقاله بنويسد. او میخواست ثابت کند که انسان میتواند به طور مستقل در دامن طبيعت زندگی کند. آثار او درباره مبارزه و مقاومت منفی و صلحآميز در اجتماع، سرچشمه اي برای مبارزات «گاندی»، «مارتين لوترکينگ» و سياهان آفريقای جنوبی شد. تورئو به دليل خودداری از پرداخت ماليات تعيين شده برای ادامه جنگ اشغالگرانه بر ضد مکزيک و حفظ بردهداری در آمريکا به زندان افتاد، تا اينکه امرسون به گونه اي ناشناس و با پرداخت ضمانت موجب آزادی وی شد. او در مقاله مشهوری با نام «سرپيچي در برابر دولت» نوشت که انسان حق دارد به مخالفت با قانون بپردازد؛ در صورتي که آن قانون عليه وجدانش عمل نمايد. از نظر تورئو هر فردي میتواند تغييراتی را در جامعه ايجاد كند، حتي اگر مبارزه او «دنکيشوتی» شود. به همين دليل، بيشتر نظريه هاي تورئو بيانيه آنارشيستهای غيرمسلح نام گرفت. انقلاب يکنفره او میتوانست پيشتاز آگاهیهای آزادیخواهانه گردد. تورئو براي سالها پدر مبارزه صلحآميز در حاشيه جنگل شد. او بر اين باور بود كه ادبيات، جانشينی برای تجربه و آزمايشهای زندگی است. بهترين زندگی در نظر او، زندگی ساده، ولی آگاهانه بود. تورئو میخواست قطب مثبتی در مقابل فرهنگ نااميدی اروپايی شود. او با ديدگاه رمانتيک خود به انتقاد از ويژگيهاي غيرانسانی و استثمار کننده جامعه سرمايهداری در آمريکا و همچنين انتقاد از مکانيکیشدن انسان پرداخت.
او مینويسد که مهمترين اتوريته اخلاق بايد وجدان آگاهانه فردی باشد. تورئو مانند «وايتمن»، «ملويل» و «امرسون» از جمله شاعرانی بود که نقش پيامبری را به عهده گرفت و آينهای پيش روی ملتی از خودبيگانه و منفعت طلب قرار داد تا از نيازهای غير رئاليستی خود آگاه شوند. او میگفت كه طبيعت نيز مانند انسان دارای حقوقی است و بايد نقطه مقابل مکاتبه انسان برای تفکر و پژوهش باشد. او بر اساس فلسفه ايدهآليستی «ترانسندنت» مینويسد که حق، عدالت و اخلاق به شکل غريزی در انسان زاده میشوند. مخالفين جنگ ويتنام، چپ نو در غرب و جنبش حقوق بشر با تکيه بر ايدههای تورئو به مبارزه پرداختند. «شورای ملی مقاومت» دانمارک با بهره گيري از انديشه هاي تورئو به مبارزه با فاشيسم پرداخت. «سوسياليستهاي تخيلی» هلند، جوامع اشتراكي خود را بر مبناي نظريه های او تشکيل دادند. جنبش مقاومت صلحآميز گاندي نيز در تئوري و عمل، يک رهنمود عام شد که هم تاکتيک و هم استراتژی بود. جنبشهای هنری و ادبی پاپ، بيت و هيپی، فردگرايی آزادیخواهانه خود را از تورئو گرفتند. او شجاعانه از شورش انقلابی «جان براون» حمايت و درباره فعاليتهای ضد بردهداری او سخنرانی كرد.
«جک لندن» باوفاترين شاگرد تورئو در زمينه ادبيات بود. «سينکلر لويز»، وي را يکی از چهار نويسنده کلاسيک آمريکا ناميد و «هنری ميلر»، او را سکهای دانست که ديگر چاپ نمیشود. نزديکی تورئو به طبيعت را میتوان ناشي از انديشه هاي فيلسوف آلمانی يعنی «شلگل» دانست.
آثار
«سرپيچی شهروندی»، «يک يانکی در کانادا»، «يادداشتهای روزانه»، «يک هفته سفر بر روی رودخانه کنکورد»، «در کنار درياچه والدن» و «سرپيچی از قانون».
کتاب «در کنار درياچه والدن» را مهمترين اثر او میدانند که درباره منطقه و آب و هوا در شرق آمريکا است. اين کتاب، بيانيه دوستداران و حاميان محيط زيست و مخالفان جامعه مصرفی شد. مقاله «سرپيچی شهروندی»، درباره مقاومت منفی در برابر خواستههای زورگويانه دولت و وظيفه شهروندی است. او در کتاب «يادداشتهای روزانه» به گردآوری حدود دو ميليون واژه پرداخت که ارزش خاص و مستقل ادبی دارند. تورئو نه تنها در شعر و مقاله، بلکه در سخنرانی هم از توانايي هنري و روشنگرانه اي برخوردار بود. متأسفانه از بين ۱۰۰۰ جلد از يکی از آثار او که با سرمايه شخصی چاپ شده بود، تنها ۳۰۰ جلد آن به فروش رفت.
:: موضوعات مرتبط:
زندگی نامه هنري تورئو ,
,